پیشینه تاریخی شهر
سابقه تاریخی :
شهر و بندر کنونی امام حسن ، بر قسمت اندکی از ویرانه های شهر و بندر باستانی شینیز یا سی نیز قرار دارد . بندر و خور امام حسن در بریدگی ارتفاعی قرار گرفته است که موقعیت اراضی پست آن برای بارگیری و حمل و نقل دریایی مناسب مینماید . بر فراز این زمین افتاده ارتفاعات تپه مانندی است که در دامان آنها ، آثار و خرابه های شینیز قدیم هویداست . این آقار عبارتند از اطلال آکنده از سنگ و ملاط گچ و سنگ های دریایی و حصارهای خانه ها و آب انبار ها و چاه ها و آبریز ها و گرمابه ها ، که بر روی هم انباشه شده اند و از سه کیلومتری شرق خور امام حسن و آبادی امام حسن تا ۲ کیلومتری غربی آن و همچنین از جانب شمال آکنده از این اطلال و خرابه هاست . پی عمارات آنقدر که از گزند طبیعت و بشر در امان مانده ، به خوبی نمونه ای از استحکام و دقت در پی سازی عمارات را نشان می دهند . گوپال یا گوفال که از سفال پخته ساخته شده و احتمالا در نبردها یا جمع آوری آب استفاده میشده در خرابه های سی نیز به فراوانی وجود دارد .
شهر شی نیز یا سی نیز از جمله بنادری است که در قرون اولیه بعد از اسلام ، جغرافی دانان مسلمان ، این بندر را یکی از بنادر معمور جنوب یا مملکت فارس محسوب می داشته اند . این بندر در گذشته بنا به موقعیت های مختلف تاریخی با نام های دیگری چون شنوز و شهنواز مشهور و معروف بوده است .
سابقه این بندر به زمان ساسانیان میرسد که از سال ۲۲۶ تا ۶۵۲م بر ایران حکومت می کردند . بر اساس نوشته های تاریخ طبری این شهر در حمله اعراب مسلمان به ایران چندین روز مقاومت کرده و فرماندهی این شهر را شخصی به نام “یربوع” به عهده داشته که در این جنگ ضایعات سختی دیده و بسیاری از لشکریانش هلاک گردیده و از جمله خود یربوع نیز در این جنگ کشته و شهر به دست مسلمانان فتح می شود .قبر یربوع تا سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در شرق امام حسن و در محلی به نام “سربال” که احتمالا محل نبرد آنها بوده ، مشخص بوده که در مسیر لوله شرکت نفت قرار گرفته و متاسفانه از بین رفته است .
همچنین ابن البلخی در فارسنامه در شرح گشادن مسلمانان پارس را آورده است که “و عمر بن خطاب نامه فرستاد سوی ابوموسی اشعری که باید مدد عثمان ابن ابن العا ص دهی تا پارس گشاده شود ، ابوموسی هر وقت از بصره تاختن آوردی با عمال پارس و غذا کردی و بازگشتی و عثمان ابن ابی العاص لشکری را که مقدم ایشان هرمز ابن خیان العبدی بود بفرستاد و حصارکی بستد که آن را “سی نیز” خوانند و این سی نیز شهرکی است نزدیک ساحل و کتان بسیار باشد و از آنجا جامه سینیزی خیزد . ”
همچنین شهاب الدین احمد نویری در کتاب نهایه الارب فی فنون الادب آورده است که فتح سی نیز در سال بیست و سوم هجرت انجام گرفت و فرماندهی لشکریان مسلمان را عثمان ابن العاص ثقفی و ابوموسی اشعری بر عهده داشتند .
بندر سینیز بروزگار آبادانی مهروبان (دیلم کنونی) آباد بوده است . یاقوت حموی صاحب معجم البلدان آن را به کسر اول و سکون دوم و نون مکسوره ضبط کرده و می گوید : شهری است بر ساحل دریای فارس ، نزدیک تر به بصره تا سیراف و نزدیک به جنابه .
همچنین ابواسحق ابراهیم اصطخری در کتاب مسالک و ممالک می گوید :” جنابه و سی نیز و ماهی روبان گرمسیرند ، بر کرانه دریا و میوه های گرمسیری فراخ دارند . ” اصطخری سی نیز را از” کوره ی اردشیر خوره ” می داند . ابن البلخی در ذکر راه های فارس و از شیراز تا ساحلیات ، سینیز را در منزل نهم و بادوری شش فرسنگ از جنابه ذکر کرده است و آن را اینگونه وصف نموده : ” شهرکی است بر کنار دریا و حصارکی دارد و این سی نیز میان مهروبان و جناباد ]گناوه[ است و جامه کتان بافند ، سخت تر لطیف تر آنراجایی ندیده ام .”
در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب که در سال ۳۷۲ هجری قمری تالیف گردیده ، از بندر سینیز نام برده شده و آن را چنین توصیف کرده است : سی نیز شهری است بر کنار دریا با نعمت بسیار و هوای درست و جامه های سی نیزی از آن جا برند . در سفرنامه ابن حوقل ، سیاح و جهان گرد و جغرافی دان عرب در قرن چهارم در مورد سی نیز چنین بیان میدارد : ” جنابه و سی نیز و مهروبان در کناره دریا سخت گرمسیرند و نخلستان ها و نیز میوه های نواحی گرمسیری دارند . ” همچنین در همین کتاب آمده است : ” در سی نیز جامه های سی نیزی و در جنابه دستمال های جنابی و در توج جامه های توجی به دست می آید . ” باز اصطخرذی در قرن چهارم می نویسد : ” این شهر سی نیز از مهروبان بزرگتر است و در کنار خوری واقع گردیده و تا دریا نیم فرسخ فاصله دارد . گرمایش سخت و نخلستان ها و میوه های گرمسیری دارد .”
حمداله مستوفی از جغرافی دانان قرن هشتم در کتاب مشهور خود به نام نزهته القلوب چنین گفته است : سی نیز شهری است معمور و کتان در آنجا هم کاشته و هم بافته می شود ، آن بندر در پناه قلعه ای است و روغن چراغ از آنجا به همه جا صادر می شود . با توجه به سابقه ای که ذکر گردید ، شهر سینیز یا شی نیز یکی از مراکز مهم تجارت و بازرگانی به شمار می رفته و مردم این دیار دارای حرفه هایی از جمله دریا نوردی ، تجارت ، صیادی و کشاورزی بوده است . صنعت پارچه بافی نیز در آن رونق داشته است و از کیفیت و مرغوبیت خوبی برخوردار بوده است . همچنین صنایعی هم چون سفالگری ، لعاب سازی و تزیین آنها نیز در آن رواج داشته است . کاروان های تجارتی و بازرگانان کالاهای وارداتی و محصولات شهر را به فارس و اصفهان حمل می نمودند .وجود این همه رونق ، شوکت و عظمت ، بواسطه وجود لنگرگاه بزرگ و امنی بوده که به صورت طبیعی و در نزدیکی شهر وجود داشته است که آن را “دشتکوه” می نامیدند و در آن کشتی های بزرگ پهلو می گرفتند و جای بسیار امنی برای کشتی ها بوده است ، بدین دلیل بعضی ها نام سینیز را به معنی گهواره میداننند . درۀ “دشتکوه” که در اصطلاح محلی به آن “دشکو” می گویند و هم اکنون نیز در امام حسن وجود دارد ، می گویند دارای عمقلی برابر ۸ متر و عرض ۴۰ متر و طول ۶۰۰ متر بوده است که در حال حاظر به دلیل عدم لایروبی ، ساخت وساز بناهای مسکونی در اطراف و جلوی آن و همچنین خاک ریزی درون آن ، به صورت غیر قابل استفاده مانده ، ولی آثار آن در امام حسن به خوبی و کاملا مشهود است . از قرائن و شواهد چنین بر می آید که این بندر دو بار ویران گردیده است ، یکی در قرن چهارم در سال ۳۲۱ هجری قمری توسط قرامطه که فرقه ای از اسماعیلیه و پیرو حمدان ابن اشعث ، ملقب به قرمطه بودند ، به دلیل عدم اطاعت مردم سینیز از آنان مورد تاخت و تاز قرار گرفته و ویران گردید . دراحسن التقاسیم مقدسی آمده که: ” قرمطیان در اوایل قرن چهارم هجری در سال ۳۲۱ سی نیز را تصرف کرده و اهالی آنجا را کشتند و شهر را چنان ویران کردند که جز اندکی باقی نماند . همچنین یاقوت حموی در معجم البلدان از قول ابن محمد عبداله بن المجید به سران اهوازی نقل می کند و می گوید : “در سال سیصد و بیست و یک قرمطیان از سی نیز عبور کردند ، ز دریا به آنجا آمدند و عده شان در حدود هزار نفر بود و سی سوار داشتند و سی نیز را نیز غارت کردند و مردم آنجا را کشتند . بار دیگر در اواخر قرن پنجم هجری بر اثر زمین لرزه ای از بین رفته است . اکنون با این از بین رفتن لنگرگاه و پناهگاه کشتی ها ، این بندر از رونق افتاده و با جمعیتی حدود ۳۰۰۰ نفر به عنوان مرکز بخش امام حسن شناخته می شود .
***************************************************************************
نام گذاری امام حسن
نام این بندر هم اکنون بر اساس نام امامزاده حسن ابن عبداله که هم اکنون مقبره و آرامگاه وی نیز در مرکز شهر قرار گرفته شده است . وی از نوادگان امام موسی کاظم (ع) است که در دوران خلافت سی و چهارمین خلیفه عباسی تحت تعقیب قرار گرفته و بدین نواحی پناه بردند. در آن زمان فرمانروایی فارس و بنادر را دو نفار ظالم و ضقی به نام های ناصر اشجع و موسی ابن بغار به عهده داشتند .
امام زاده حسن به اتفاق فرزندانش نجم الدین (سید محمود اصلح که هم اکنون مقبره وی در شمال شهر و بر تپه ای مشرف به دریا قرار دارد که دارای گنبد و بارگاه می باشد) و قطب الدین و علاالدین و چند تن دیگر از بنی اعمامش که بالغ بر یکصد و پنجاه نفر بودند از راه دریا ، کنار رودخانه حله گذشته و به اتفاق فرزندانش ، پس از درگیری های شدید با اردوی خلافت در محل سیاه منصور (نام اصلی این آبادی که اکنون در منطقه سعد آباد دشتستان واقع است در اصل سپاه منصور بوده و اردوگاه خلفا جهت مبارزه با این بزرگان بوده است )، به شهر سینیز پناه آوردند و در خانه عبداله ابن خطیب مخفی می شوند . یکی از معاندنین آل علی (ع) حضور آنان را به ناصر اشجع خبر داده و او نیز عده ای را به سرکردگی حارث مرّه کوفای به شهر سی نیز گسیل داشته و حارث پس از محاصره شهر و طی یک درگیری شدید ، آنان (امام زاده حسن و سید محمود اصلح) را به شهادت رسانده و در همان جا مدفون می شوند . از تاریخ دقیق ساخت گنبد و بارگاهی که بر قبر این دو بر پاست ، مدرکی در دست نیست ولی بنا بر قول هایی در سال ۷۱۱ هجری قمری الجایتو (سلطان محمد خدابنده) برذ مزارشان آمده و فاتحه خوانده و دستور داد تا گنبد و بارگاه بر آنان ساختند که هم اکنون نیز باقی است ، که سبک معماری آنان مطابق معماری آن زمان است .
هم اکنون در جای جای امام حسن آثار و بقایای بسیاری از شهر سینیز به چشم می خورد که البته در خاک نهان شده و بر روی بسیاری از آنها مردم خانه و مسکن بنا نموده اند و هنوز آثار زیادی باقی مانده است که از دل خاک بیرون است و چناچه به موقع کاوش و خاک برداری صورت نگیرد چه بسا آثار این شهر باستانی که با خود راز ها و اسراری از مردمان پیشین دارد در دل خاک و یا در زیر ساختمان های نوساز برای همیشه مدفون شود .
“وسلام”
گردآوری و تنظیم :۱-محمدرضا زارع
۲-عبدالرسول زارع
اعضا انجمن میراث فرهنگی بخش امام حسن